352

دست بچه اش رو گرفت رفت و بردش پیش مامانش .. 

اما وختی بچه اش زنگ می زد، 

با اینکه پشت در ایستاده بود .. 

اما درُ باز نمی کرد !

351

وقت خدا حافظی 

هیچ بوسه ای میان « پدر » و « دختر » .. 

رد و بدل نشد .. 

و پدر رفت ..