بــــــرو پســـــررررر ..
برو ..
فقط بـــــــــرو ..
این باد و بارون امشب همون چیزیه که از خدا می خواستیش ..
اینجا فقط یه صندای می خواد رو به آسمون ..
یه مرد می خوادد ..
و یه دل پــــــُـــــررررر .. !
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن
توی یک کوچه ی بن بست که سه تا ناودونی داره
صدای شرشر بارون تو رو یاد من میاره
این روزا دلم می گیره تو نمیدونی چه تنهام
خدا اون بالا میدونه کی شکسته بالو پرهام
سلام
سبک نوشته های شما خیلی جالبه
نسبت به دیگران متفاوت می نویسید
یه مرد با یه دل پر ...
نمیشه یه دختر باشه با یه دل پر ؟!
سایه؟چرا نمیشود یک مرد وجود داشته باشد با یک دل پر؟
اصلن چرا همه ی دردها باید مال ما باشد..اصلن چرا باید تمام شکنندگی ها گریه ها آه ا دردها فقط برای ما باشد؟
چرا ؟ سایه..
بگذار یک مرد هم درد بکشد اه بکشد ناله کند بشکند
و تا جایی که میشود خنجر بخورد